بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب
مرغان بهشتـی شده آوار? مهدی گـردند به دور و بــرِِ گهـوار? مهدی
***
بر پرچمش این نقش عیان با خط نور است ای منتظران مژده که هنگام ظهـور است
***
این یوسف زهراست که سوی وطــن آید این ماه دل آراست که در انجمن آید
***
خیزید حضور پسر فاطمه امشب لبیک بگویید به مهدی همه امشب
***
چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی
***
بـوی نفس حجت ثانی عشر آید ای شب حرکت کن که به زودی سحر آید
***
ای صبح بیا تا شب هجران به سر آید خـورشید بنی فاطمه از کعبه بر آید
***
تنها پسر زهرا ما را پـدری کن این قافل? گمشده را راهبری کن
***
در هجر شبان اشک فشان این رمه تا کی؟ دوران فـراق پسر فاطمه تا کی؟
درد فراق یوسف زهرا شدید شد یعقوب روزگار دو چشمش سپید شد
***
از عشق ناله خیزد و از هجر درد و غم غم ناله میکند که فراقت مدید شد
***
در پیشگاه یوسف زیبای فاطمه صدها هزار یوسف مصری عبید شد
***
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلى زیبا گلى كز بوى دلجویش، جهان پیر شد برنا
***
به صبح نیمه شعبان تجلّى كرد خورشیدى كه از نور جبینش شد، منوّر دیده زهرا
***
شها چشم انتظاران را، ز هجران جان به لب آمد بتاب اى كوكب رحمت، برافكن پرده از سیما
***
منم سرگشته حیرانت ای دوست کنم یکباره جان قربانت ای دوست
***
ز هجرت روز و شب فریاد دارم ز بیدات دلی ناشاد دارم
***
چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی
***
یا صاحب الزمان، همه در انتظار و زار عالم کویر و تشنه باران بیا ببار
***
اى شه منتظر از منتظران چهره مپوش كه دگر جان به لب از محنت هجران آمد
همه گویند كه مفتاح فرج صبر بود صبر نَتْوان كه دگر عمر به پایان آمد
***
روز ظهور تو چه سرافکنده میشوند آنها که از دعای فرج کم گذاشتند
***
بخوان دعای فرج را دعـا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را که یـوسف زهـرا ز پشت پردهی غیبت به ما نظـر دارد
***
کی میشود، که تو میهمان خانههایمان باشی؟
و بر لبانمان مژده وعده ظهور تو جاری؟
ای آخرین موعود!
***
برای آمدنت انتظار کافی نیست دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست
خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی دعای این همه شبزندهدار کافی نیست
***
روز ظهور تو چه سر افکنده میشوند، آنان که در دعای فرج کم گذاشتند
اللهم عجل لولیک الفرج